دوستت دارم م جان عشق سه شنبه 18 مهر 1398برچسب:, :: 12:34 :: نويسنده : ستار نساروند
![]() وقتی در سطح شهر قدم میزنید، اگر با کمی دقت به مغازه ها و فروشگاهها دقت کنید، متوجه می شوید که میزان مصرف در زمینه های مختلف، در زندگی همه ما افزایش پیدا کرده است. شاید این افزایش نشان دهنده توسعه و گسترش سطوحی از رفاه تلقی شود اما متاسفانه نوعی روحیه مصرف گرایی غیر منطقی را نیز رواج داده است. گسترش روحیه مصرف گرایی حادثه خوبی نیست و می تواند نوعی ناهنجاری رفتاری محسوب شود.
اگر کمی به مرور زندگانی گذشتگانمان در یک یا دو نسل قبل برگردیم، متوجه می شویم که آنچه امروز از آن بهره مند هستیم، تا حدی ما را به تامل و تعمیق می کشاند. شاید عده زیادی با این سخن مخالفت کنند و بگویند شرایط زمانی دچار تغییر شده و اصولا نباید چنین قیاسی انجام داد. اما آنچه مورد نظر است دریافتن این نکته است که حقیقتی ارزشمند در این میان وجود دارد. چنانچه منصفانه به امکانات و زندگی خویش بنگریم، متوجه می شویم که نیمی از وسایل موجود در منزل ما بیشتر از آنکه کاربردی باشند، جنبه تشریفاتی دارند و اغلب به وسیله ای دکوری تبدیل شده اند. به راستی علت رشد مصرف گرایی در جامعه امروز ما چیست؟ ما انسانهای قرن 21 هستیم. هنوز وارد مرز بین دهه سوم و چهارم زندگی خود هم نشده ایم اما به خوبی می دانیم که تغییرات عظیم و شگفت وقتی پای صحبت مردم می نشینی، اکثر مردم از رواج سرسام آور تجملات در زندگی سخن می گویند. اما انگار اوضاع به گونه ای است که بیشتر مردم سعی دارند از این جریان عقب نمانند و به هر طریقی که شده در این موج فراگیر جامعه حرکت می کنند تقریبا3 دهه پیش هنگامی که یک زوج زندگی خود را شروع می کردند، همه چیز حکایت از یک زندگی ساده داشت. وسایل زندگی در حد ضرورت و رفع نیاز و به مقداری اندک تهیه می شد. اما جوانان امروز با کلکسیونی ار انواع و اقسام وسایل زندگی مواجه هستند که گه گاه در مواجهه با آنها، خود نیز گیج و حیران می شوند. وقتی پای صحبت مردم می نشینی، اکثر مردم از رواج سرسام آور تجملات در زندگی سخن می گویند. اما انگار اوضاع به گونه ای است که بیشتر مردم سعی دارند از این جریان عقب نمانند و به هر طریقی که شده در این موج فراگیر جامعه حرکت می کنند. حتی کسانیکه علاقه ای هم به این جریان ندارند اما در عمل خود را گرفتار آن می دانند. ![]() اصولا عوامل متعددی در ظهور این جریان در جامعه موثر بوده است. بسیاری از کارشناسان علوم اجتماعی و فرهنگی، نقش تلویزیون را در گسترش روحیه مصرف گرایی در میان مردم، بسیار پررنگ می دانند. البته این موضوع قابل انکار نیست. چرا که همه ما شاهد هستیم که اغلب فیلم ها و مجموعه های تلویزیونی، صحنه نمایش خانه های مجلل و وسایل لوکس و فانتزی هستند. این مساله در تبلیغات تلویزیونی نیز به کرات دیده می شود. خانواده های مرفه، خانه های لوکس، خانم ها و آقایات شیک پوش و غذاهای رنگارنگ... انگار چشمان شهروندان به دیدن این تصاویر عادت کرده است. از فروشگاه مارکدار تا فروشگاه هزار تومانی!رواج فرهنگ مصرف گرایی دلایل متعددی دارد که از مهم ترین آن ها می توان به چشم و هم چشمی ها و مدگرایی اشاره کنیم. این بدان معناست که خرید بسیاری از کالاها نه برای رفع نیاز، بلکه در پی احساس نیاز کاذب انجام می شود. در واقع وقتی افراد وارد فروشگاهی بزرگ با انواع و اقسام کالاها می شوند، ممکن است دست به خرید کالایی بزنند که اصلا قصد خرید آنرا نداشته و حتی تصور ذهنی هم از آن نداشته اند. این یعنی وجود نوعی احساس به نام نیاز کاذب. همه افراد اگر به این احساس خود توجه کنند، هر چیزی را آرزو خواهند کرد، به عنوان مثال همه دوست دارند هواپیمای شخصی داشته باشند و یا همه افراد تمایل دارند رئیس جمهور بشوند اما ما فقط یک رئیس جمهور لازم داریم. احساس نیاز کاذب انسان را به سمت مصرف بیشتر از هر کالا سوق خواهد داد چرا که شما احساس خواهید کرد که مثلا نیاز دارید هفته ای یک دست لباس خریداری کنید. از آن جا که تمامی انسان ها چنین تمایلاتی را دارند، می توان گفت که قدیمی ها نیز از این قضیه مستثنا نبوده اند بلکه عامل دسترسی اندک موجب می شد زندگی در گذشته بسیار ساده باشد. طبیعتا محیط اجتماعی حاکم بر جامعه امروز، به جریان ترویج مصرف گرایی سرعت می بخشد. افزایش فروشگاههای متنوع و چشمگیر با کالاهایی زیبا در کنار تبلیغات گسترده، به این جریان کمک می کند. صرفا یک روند اقتصادی نیست بلکه روندی اجتماعی فرهنگی است و به عبارتی فرهنگ مصرف یک فرهنگ لذت گرا است. وقتی یک برند یا مارک خاص، رشدی قارچ گونه در جامعه پیدا می کند، به طوریکه در بهترین نقاط شهر شعبات مختلفی را دایر می کند، همین مساله می تواند نشان دهنده رشد مصرف گرایی باشد. چنین فروشگاهی وقتی برچسب حراج را بر شیشه نصب می کند، با جمعیت مشتاق خریدارانی مواجه می شود که حاضرند برای ورود به آن، در صفی طولانی بایستند. از طرفی فروشگاههای هزار تومانی و چند هزار تومانی هم وجود دارند که با برچسب های متعددی بر پشت ویترین ها، چشمان هر بیننده ای را به خود جلب کرده و وسوسه خرید را در دلها زنده می کنند. با خرید کردن روحیه می گیرم!«ویلن» نظریه پرداز مصرف معتقد است: فرد از 2 طریق موفقیت مالی و پولی خود را نشان می دهد: 1- اوقات فراغت ظاهری 2- مصرف تظاهری. این ویژگی در شهرهای بزرگ بیشتر مصداق دارد چرا که افراد کمتر یکدیگر را می شناسند و می توانند تنها از روی ظاهر فرد در مورد طبقه اجتماعی، اقتصادی او اظهار نظر کنند. در چند سال اخیر میل به مصرف به یک پز اجتماعی تبدیل شده است. مد شدن یک کالا و خرید آن کالا توسط بسیاری از افراد تابع مد و سپس دمده شدن همان کالا و کنار گذاشته شدن آن از سوی افراد و تکرار دوباره و چند باره این سیکل را هم باید از مهم ترین عوامل رواج مصرف گرایی در جامعه قلمداد کرد. ![]() «باکاک» جامعه شناس معتقد است: مصرف صرفا یک روند اقتصادی نیست بلکه روندی اجتماعی فرهنگی است و به عبارتی فرهنگ مصرف یک فرهنگ لذت گرا است. این احساس لذت در بسیاری از افراد به خوبی قابل مشاهده است. وقتی از آنها در این زمینه سوال می کنی، اغلب از نوعی احساس شادی بعد از خریدن یک وسیله جدید را دارند. بسیاری هم ابرازمی دارند که گاهی تنها برای روحیه گرفتن به خرید می روند تا اینکه نیاز به چیزی داشته باشند. یک جامعه شناس می گوید: لذت های مصرف لذت های تخیلی و ذهنی هستند به عبارت دیگر ما آن چه را که تصور می کنیم خرید یک کالای جدید برایمان به ارمغان می آورد، در ذهن خود می پرورانیم. وی لذت های به واسطه کالا و اشیا را لذت های زود گذری می داند که در اغلب اوقات ریشه درنیازهای ارضا نشده افراد دارد. بنابراین بهتر است خود و نیازهایمان را به درستی شناسایی کنیم و با آگاهی و معرفت، به اعمال روزمره بپردازیم تا گرفتار آسیب های رفتاری نشویم و از هر آنچه داریم بهره لازم را به دست آوریم. باید لذت خود را در معنویات جست و جو کنیم چرا که یک لذت ماندگار است و اگر کسی از خرید لذت می برد می تواند محصول خریداری شده خود را در اختیار فرد محتاجی قرار دهد تا از این طریق بتواند به لذت خود جهت صحیح بدهد. انگیزی در شکل ظاهری زندگی ما رخ داده است. نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ موضوعات آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
نويسندگان |
|||
![]() |